۱۳۸۸ آبان ۱۵, جمعه

نهر های شهر کابل


شاه محمود محمود

این مقاله درسمپوزیم"کابل درگذرگاه تاریخ"(14-16جدی سال 1366)ایراد شده است

انسانها در طول تاریخ راه های گونا گون را جهت بهبود و ادامه حیات پیموده و عقب گذاشته اند برای همین منظور دست به ساختن نهر ها و ترویج کشاورزی و زراعت زده اند آبیاری جزو عمده کشاورزی را تشکیل میدهد وضع اقلیمی کم آبی شکل آبیاری در زراعت از روز گار کهن ایجا ب میکرد که آب و امور مربوط آبیاری دارای اهمیت باشد. در متون مذهبی ، سرود ها ونیایش های مذهبی ، در باره آب و کشاورزی خدایان را میتوان یافت مانند : در مذهب زردشت، تشتر (فرشته باران) نامیده میشد.

سیستم نهر سازی و موجود یت ها نهر ها از دیر زمان حتی از دوره های خیلی قدیم محسوس بوده است شاهان به ساختن نهر ها و سد ها اهمیت فراوان میداد ند حتی شاهان و سلاطین ، خود به طوری مستقیم از آن نظارت داشتندو با دقت زیاد از آنها نگهداری میکردند و بهر ه برداری از آن برای همه باشندگان منطقه و دهکده میسربوده اما زمین داران در مقابل استفاده از آب نهر های و سدها مکلف بودند ، مالیا ت بپردازند. برعکس کسانیکه در ساختن نهر ها نقش عمده داشتند از پرداخت هر گونه عوارض معاف بودند چه نگهداری آنها را به عهده گرفته بودند(4ص16) در شرق پایه کشاورزی و زراعت به آبیاری مصنوعی قرار دارد. لذا آبیاری مصنوعی در شرق اهمیت بیشتر دارد و این کار برعهده جماعت روستائی هر ولایت و یا دولت مرکزی است در مشرق زمین جماعت روستایی در مرحله معین، عنصر ترقی آبیاری و زراعت بوده است تحقیقات مورخان و شرق شناسان به این نتیجه رسیده که در عهد باستان جماعت روستایی کشورهای مشرق زمین ، سلطنت مطلقه مستبد مرکزی که بر آن جماعت حاکم بوده برپایه (جماعتی – غلام ) که نوع شرقی ، از آن عهد قدیم به شمار میرفته قرار داشته است(5ص 196)

در افغانستان فن آبیاری خیلی به زمانهای دور ارتباط میگیرد و مردمان کشور ما به آبیاری آشنایی داشته اند چنانچه از ملاحظه نهرها، کانال ها و بندها که در نقاط بسیار صعب و کوهستانی این مملکت ودر عمق دامنه سنگلاخ ها و میان کوه ها کشید، فن آبیاری را در ین مرزوبوم واضح می سازد به مرور زمان بعضی از این انهار ویران و از بین رفته و برخی از آنها تا حال مورد استفاده قرار میگیرد.(14ص37)

طرز آبیاری که از قدیم الایام برای مشروب نمودن اراضی در کشورما مروج است بصورت های ذیل میباشد:

الف- آنهاری که از دریا ها ورود ها کشیده و آن اراضی را که در حوضه های ماحول آن قرارگرفته باشد تا فواصل بعید آبیاری می نماید

ب- قنوات یا کاریزها: اراضی که آب در یا به آن نمی نشیند یا خود از دریا دور و مرتفع میباشد به آن مشروب می نماید

ج- بند ها و آب انبارها میباشد که در مناطق که آب رود یا چشمه کم و به اراضی قابل زراعت کفایت نکند بندها و آب انبار ها ساخته میشود . در ین آب انبارها در اوقات که طرف احتیاج باشد ، از آن کار گرفته میشود. (14: 38)

مولف حدود العالم درمورد انهار مصنوعی نظر جالبی دارد: رود بردوضرب است یکی طبیعیت و دیگر صناعی . اما رود صناعی آنست که رود کدهای اوبکند اند و آب بیاورد اند. از بهر آبادانی شهری را باکشت و برز ناحیتی را و بیشتر رود صناعی خود بود و اند روکشتی نتواند گذشتن و شهر باشد که اورا رود صناعیت کمتر یا بیشتر و این آبها اندر خوردن و کشت و برز و گیاه خوار ها به کار شود. و عدد این رود ها صناعی نه محدود است کی اندر ان بهر زمانی زیاد و نقصان افتد (8ص 363 – 364)

استفاده از نهر ها و جویهای مطابق ضوابط معین و مشخص صورت می گرفت . روش که جهت آبیاری از آن استفاده میشود و در دهات و قریه معمول بود بنام نوبه آب( حق آبه) نامیده میشد غالبا در هنگام استفاده از آب میان باشندگان یک ده یا قریه زد و خورد های روی داده و در نتیجه منجربه کشت و کشتاری انسانهامی گردید از این گونه رویداد ها و حوادث ناگواردر کشورما زیاد اتفاق افتاده که در اثرآن شیرازه خانواده ها و حتی و حدت و یگانگی سازمان اجتماعی قریه از بین می رفت و زمینه برای در گیر ها بزرگتر فراهم می گردید.

در بعضی نقاط برای جلوگیری از چنین حوادث، از آله برای استفاده از آب و اندازه آن وجود داشته است که آنرا آب سنج می نامیدند و عبارت بود از تخته ی که در طول آن نشانه های وجود داشت که هر کدام آن از همدیگر تقریبا سه سانتی متر فاصله داشت در ین تخته در هنگام آب خیزی و فراوانی آب به خط یک متر و هشتاد سانتی متر می رسید زمینه ای خوشی ومسرت مردم را فراهم می ساخت ، هرگاه سطح آب به خط هجده سانتی متر می رسید نشان خشکسالی و قحطی راهمراه داشت(4ص70)

نوع دیگر استفاده از انهار به منظورآبیاری اراضی، جویهای حقابه بود که امروز چنین جویهای در د و طرفه جوی پل مستان دیده میشود جویهای حقابه نظر اندازه و مساحت زمین بود چنانچه حقابه ها بیشتر دهانه بزرگتر و حقابه های کوچک دهانه کوچکتر دارد. بحث در اسناد موجود در باره ساختمان آنها و جوی ها آن در کابل چندان زیاد نیست در مسیر تاریخ دود مانها و دولتها به ندرت به ایجاد انهاردر کابل دست زده اند اما جوی ها که از رود ها و در یا هاکشیده شده کمتر در اسناد تاریخی انعکاس یافته است. یکی از انهار یکه در اسناد گذشته در زمان تیمور گورگانی در مضافات کابل بحیث اولین نهر دیده میشود همانا نهر ما هیگیر میباشد

با وجودیکه این نهردر مضافات کابل موقعیت دارد . اما از اینکه با در نظر داشت اسناد تیمور گورگانی در مسیرارد و کشی جانب هند بعد از اشغال پروان فعلی در مضافات کابل به ساختن نهری امر داده است .

استاد کهزاد به نقل از مطلع السعدین عبدا الرزاق سمرقندی می نگارد : تمیور به احداث نهری فرمان دادکه چهار فرسخ طول داشت وامراو لشکریان سعی نمودند که به اندک مدت تمام و به جوی ماهیگیرمشهور گشت و چندین قریه را سیراب مینمود. و تیمور بعد از گذشتن خواجه سیاران وارد بگرام شد و به حفر این نهر امر کرد و آب را از دره غوربند به دشت های بگرام رسانید (13ص 28).

هدف از تحریر این مقاله نظری کوتاه و مختصر به انهار کابل و اهمیت آن میباشد با وجود تعداد و تنوع متون و منابع که در تاریخ کشور ما وجود دارد راجع به موضوع مورد بحث کمتر تماس گرفته شده است که در نتیجه بسیاری از مسایل آبیاری و نهر های کابل برای همیشه مبهم باقی خواهد ماند نکته یی که بیشتر به ابهام موضوع می افزاید تاریخچه حفاری این انهار میباشد که چه وقت وچگونه و به امر کی حفر و یاکشیده شده است ؟

مطالعه انهار در موضوع باستا نشناسی اهمیت به سزا دارد زیرا وظیفه باستان شناس است تا عمرانات و ایجادات گذشته را تحقیق و توضیح نماید متاسفانه در ین مورد چندان توجه صورت نگرفته است.

امیدوارم این مقاله آغاز کار بس مهم در تحقیقات باستان شناسی باشد زیرا امروز در اثر عمرانات و تاسیسات معاصر اکثر این انهار متروک و از بین رفته است در این مقاله تلاش بعمل آمده است تا گوشه ا ی ازانهار کابل تحقیق وبررسی شود

انهاریکه از دریای کابل کشیده شده است:

دریای کابل که از کوه پغمان سرچشمه می گیرد بعد از آبیاری ساحه میدان به وادی چهاردهی داخل میشود و در حصه گذر گاه آبیکه از دره پغمان می آید ( دریا چچمه مست) با خود گرفته و از وسط شهر عبور می کند دریای کابل از منبع تا جاییکه دریای لوگر به آن وصل میشود آب وافرندارد. دریای کابل در حین جریان خود جانب شرق آبهای در یای پنجشیر الیشینگ و الینگار ، سرخ رود و کنر و غیره را با خود گرفته در اتک به دریای سند وصل میگردد طول این دریا از منبع تا دریای سند (700) کیلومتر است و در خاک افغانستان صرف (560) کیلومتر آن جریان دارد. جویهای که از آن در کابل منشعب گردیده عبارتند از :

بالاجوی:

میرزا الغ بیگ پسر ابوسعید که بعد از وفات پدر در کابل اقتدار یافت . در قسمت نهر ها و جویها مساعی بیشتر نمود وبه طرح باغها و غرس نهالهای میوه دار در باغهای کابل و اطراف آن پرداخت . بابر طرح باغها و غرس نهالهای میوه دار در باغهای کابل را در محله باغ خلیفه به او نسب میدهد . بابر در اثر خود (بابر نامه ) کشیدن نهر بالای جوی که از تنگی للندر آغازو به بالاحصار منتهی میگردد به عم خود الغ بیگ و میرزا ویس اتکه نسبت میدهید . چنانچه : در میان غرب و جنوب قلعه (بالاحصار) یک پارچه کوه خورد یست در قله آن کوه چون شاه کابل عمارت کرده بود این کوه را شاه کابل میگویند ابتدای این کوه از تنگی الورین است تا تنگی ده یعقوب تمام میشود گرد اگرد او یک میل بوده باشد در دامنه این کوه تمام باغات است در زمان عم من الغ بیگ و میرزا ویس اتکه در دامنه این کوه یک جوی بر آورده می نگارد : ویس اتکه که تالیغ میرزا الغ بیگ بود نه تنها در کشیدن جوی مذکور صرف مساعی نموده بلکه در حدود ویسل آباد که بنام ویس اتکه مذکور شهرت یافته مسجدی و حوضی هم ساخته بود . کهزاد کتیبه را در کتاب بالاحصار کابل و رویداد های تاریخی آورده است که ما آنرا در این جا نقل میکنیم .

کتبه چنین است: الحمد الله و سلام علی الذین اصطفی اما بعد بیرون آورده جوی ویسل آباد و در او حفر کرد حوض زرین و این مسجد بهشت آیین را در شهورسنه سبعین و ثمانا و وقف کرد امیر معظم ویس گورگان خلد الله ملکها ، از روی کتبیه فوق معلوم میشود که بالاجوی مذکور و حوض و مسجد ویسل آباد در سال 870 هجری قمری در سالهای اول حکومت میرزا الغ بیگ در کابل که هنوز پدرش سلطان ابو سعید به شهادت نرسیده بود کشیده و آباد شده است بالای جوی مذکور که از دامنه ویسل آباد و باغ بابر موجود و دامنه گذرگاه و فراز چند اول می گذردو به بالاحصار منتهی میشد اضافه از 630 سال به این طرف از آن استفاده بعمل آمده است در عصر الغ بیگ و در زمان بابر از بالاحصار بطرف غرب تاتنگی دهمیزنگ که بابر آنرا بنام ( کوچه باغ) یاد کرده در دامنه شیردروازه یک سلسله باغها افتاده بود که همه از آب جوی مذکور آبیاری میشد و یگانه وسیله آب رسانی به بالاحصار به شمار میرفت (13ص18- 39)

1- نهر های باغ شهرآرا و جهان آرا:

بابربعداز استقرار در کابل دست به یک سلسله عمرانات و بنا ها و باغها زد که وی دربهشت باغ، گلکشته باغ و صورتخانه که درصفحات متعدد بابرنامه از ایشان نام برده شده است ابتکارات به خرچ داده است. این باغها در عصر او آباد و محل استفاده بود است همچنان بابر در استالف باغی را که الغ بیگ میرزا از مردم غصب کرده بود بعد از پرداخت بهای باغ ، جویها وخیابانهای آنرا احداث کرد و از آبهای چشمه سارها ، جوی نوی ساخت وی نهالهای الوبالو را در کابل تعمیم بخشید و بعد ازفتح هندوستان بوسیله خواجه کلان برای تعمیر مجد د بند سلطان غزنه زر ها فرستاده (3ص 81- 88)

یکی از ایجادات مشهور بابر همانا باغ شهرآرا است . اگرچه جهانگیر گوید: که باغ شهرآرا را شهر بانو بیگم عمه بابر ساخته بود بعدا" این باغ از طرف جهانگیر به جهان آرا موسوم شده(7ص109) نظر به گفته جهانگیر در حوالی 36 سال قبل جوی به عرض چهار گز از وسط باغ میگذشت این جوی قبل بر این در عصر پدر او اکبر هم وجود داشت این جوی که از تنگی گذرگاه جدا به باغ مذکورمیرسد همچنان درعقب شفاخانه ابن سینا جوی آسیاب آلان موجود است ولی در مقابل قلعه هزاره های چنداول به دریای کابل می ریزد.

جهانگیر باغ شهرآرا را در سالهای جوانی دیده و خاطره های از آن نزد خود داشته در روز اول ورود به باغ شهرآرا به ترتیب مجلس انس و شراب پرداخت و به غرض ساعت تیری خود و مقربان دریا به خیززدن از جوی پهناور مشغول شدند عده از همراهان او دروسط یا در کنار جوی افتادند خودش به جستن موفق شد ولی قراریکه خود میگوید به آن جستن و چالاکی که به عمر 30 سا لگی در زمان حیات پدر خود خیز زده بود جستن نتوانستم (13ص 239)

بابر اکثرا در ساختن نهر ها اشتراک داشت. میناتوری از زمان بابر موجود است که موصوف را هنگام مرمت کاری و اصلاح جوی خواجه سیاران نشان میدهید (19 ص120) بابر در باغی پغمان نیز جویهای ایجاد کرد . باغ پغمان را میرزا الغ بیگ گورگانی قبل از بابر ساخته بود ولی بابر جویهای ودرخت های آنرا بصورت خوب آراست . وی گلها ی ارغوان این مصنوع را می ستاید و گوید : که من در تپه ها و سایه زار های آن صفه ها ساختم و چشمه های آنرا خوب آراستم و موضع دلگشا و نزهنگاه دلچسپی گردید. (6ص 199)

یکی از باغهای که در عهد جهانگیر احداث شد همانا باغ جهان آرا بود جهانگیر در روز های که در کابل اقامت داشت به احداث باغ جدید ی اقدام کرد وبنام خود آنرا جهان آرا نام نهاده جهانگیر در مورد می نگارد که : در حوالی این باغ (شهرآرا) زمین لایقی به نظر امد از مالکان آن زمین را خریداری نموده فرمودم آبی که از طرف گذرگاه می آید در وسط این زمین گذشتانده ، باغی ترتیب دهند که به آن خوبی و لطافت در معموره عالم نبوده باشد و نام آن را جهان آرا نهادم (12ص 241)

شاه جهان از جمله شاهان گورگانی است که زیاد تر به عمرانات و آباد یهای کابل توجه نمود مو صوف در سال دوازدهم جلوس که به کابل آمد و به اتمام باغ بابر و دیگر باغ ها پرداخت ، مصرف این ابنیه ها در حدود دونیم لک روپیه بود ه علاوه بر آن دونیم لک روپیه دیگر به امرشاه جهان به عمارت باغ شهرآرا و حصار باغ و باغ بابر به مصرف رسید و قلعه کابل هم ترمیم شده و آبی هم برای ارگ کابل تهیه گردیده (1056هـ ق )، شاه جهان در سفر خود تمام باغ کابل را آراست تنها در باغ شهرآرا سه عمارت را برافراشت علاوه بر آن بر مزار بابر در همین سال ها سنگ مرمر سفید به مصرف چهل هزار روپیه ساخته شد و حوض ها و آبشار ها و خیابان های باغ بابر نیز با حسن صورت پیرایش یافت (6ص 202- 203)

2- نهر خطیبان :

جوی خطیبان گرچه امروز متروک گردیده ازکنارراست دریای کابل در قسمت پل آرتن (آرتل) جدا شد بطرف سینما پامیر شفاخانه میوند( مستورات سابقه) مندوی،عقب پل خشتی،گذرهای امین الملک، خوابگاه، شاطر باشی ها، شیر بجه ها، ریکا خانه و باغ علیمردان را سیراب می نمود نظر به گفتار ابوالفضل علامی در آئین اکبری در هنگام حکمروایی شاه جهان ظاهرا" دو جوی در شهر کابل جاری بود که یکی را جوی خطیبان میگفتند (15ص 266)همچنان در نزدیکی های شهرکه ماهم بیگم دایه جلال الدین اکبر بر آورد که از نزدیک محل کمله میگذاشت و از کو ه کابل سه چشمه به شهری آمد که یکی را چشمه خواجه همترو دیگر را قدمگاه خضر و خواجه روشنایی میگفتند (16ص 191)

نهر های که احتمالا در طول قرنهای 18تا 20 میلادی ایجاد شده باشد

بابه قدرت رسیدن احمد شاه در سال 1747 م افغانستان وارد مرحله جدید گردید دولت متمرکز بوجود آمد و در کشور ما بعد از دو قرن زد و خورد و دوره فترت آرامش حکمفرما شده گرچه احمد شاه فرصت آنرا نداشت که توجه جدی به ترقی زراعت ، صنایع و اقتصاد نمایدزیرا احمد شاه، افغانستان را در حالتی فترت سیاسی و جنگهای داخلی یافت و عمر خود را مصروف اصلاح این خطوط نمو د.

احمد شاه در سال 1166 هـ ق شهر بی قاعده کابل را بواسطه کشیدن دیوار جنگی در محیط آن سرو صورت نظامی بخشید و مقبره شاه اسحق ختلانی مشهور به شاه شهید کابل را نیزبواسطه یاقوت خواجه سرا در سال 1183 هـ ق اعمار نمود (17ص 174 -176) احمد شاه با وجود آنکه نهری ایجاد نکرده است اما یقینا" نهر های موجود را ترمیم نموده است بخصوص بالا جوی را که آب آن به بالاحصار می رسید .

در زمان تیمور شاه پایتخت از قندهار به کابل انتقال یافت توجه زیاد تر به شهر کابل گردید تیمور شاه نقشه شهر کابل را طبق نقشه شهر قندهار با رعایت شرایط خاص کابل طرح ریزی نمود موصوف زمین ها و باغها خشک شده اطراف قریب بالاحصار را جهت عمارات باشکوه شاهی و ارکان سلطنت تعین کرد و قسمت های باقیمانده شهر را برای خوانین ماموران دولت و متنفذین ملی تقسیم کرده تا هر یک به میل خود به تعمیر منازل، مساجد، مهمانخانه، خانقاه، حمام ، کاروانسرا مسافرخانه، اشتر خانه، لشکرخانه، قلعه و باغ حصه بگیرند گذر ها و اسواق به قدر ضرورت عامه ترتیب دهند و به استحکام و زینت هر گوشه شهر کابل بیافزایند و نه تنها خود را آسود دارند بلکه شهر جدیدی را معمور و مردم را مرفه و مسعود بگردانند(11ص 201)

با تقسیمات که تیمور شاه به میان آورد آبادیها و باغها و نهر های متعدد اعمار و کشید شده اکثرا" این انهار ، جوی حقابه و بالای اراضی مربوط خوانین و سران قوم جریان داشت .

3- نهر گذر دیوان بیگی :

سردار عبدالله خان امیرالامرا و موسس دیوان اعلی عهد درانی درزمان تیمور شاه در جوار بالاحصار مالک پنج قطعه باغ موازی سی و هفت جرب زمین باحقابه آن (که از بالا جوی کشیده شده) و باغ نوروزی بود این نهر امروز متروک گردیده چه بسا که گذر دیوان بیگی نیز ویران شده است همچنان قلعه دیوان بیگی در غرب کابل موقعیت دارد اطراف آن اراضی زیادی را احتوا می کند در ین جا نهر دیگر وجود دارد که از دریای چمچه مست کشید شده اراضی مربوط این قلعه و اطراف آن را آبیاری می کند فعلا نیزاز این نهر بهره برداری صورت میگیرد

شایان ذکر است که در عصر تیمور شاه انهار به پول و مصرف دولت حفر و باغها احداث می گردید (11ص 354) سهیم شده جاگیر داران جهت حفرکانالها و انهار در دفتر شاهی ( دفتر خالصه دیوان اعلی) معامله و ثبت و از مالیات اراضی مذکور به عبارت ( مصارف مرفوع القلم ) ثبت می گردید ( 11ص 405) همچنان خوانین از جانبی به ترویج سکه به اسم پاد شاه ذخایر نقره و از جانبی دیگر به ترقی زراعت مامور بودند (11ص 411)

4 - نهر مراد خانی:

سردار مرادخان فرزند حنظله خان از عشیره قلندر زایی فوفلزایی است موصوف در وقت تیمور شاه از قندهار به کابل آمد و به طرح عمارات جدید از قبیل دکاکین، حمام، کاروانسرا و باغها مانند دیگر سرداران و اعاظم دولت پرداخت موصوف یک گوشه بزرگ و مرکزی شهر موجود کابل را آباد ساخت و آنرا مراد خانی نام گذاشت

در کتاب تیمور شاه درانی ساحه مراد خانی به سمت شمال دریای کابل نشان داده شده که آنوقت شامل اراضی زراعتی نزدیک قلعه محمد شریف خان و تحت قلعه نشان خان ، هوتل کابل در حصه ای که از شمال آن دو نهر دایما" در جریان بود تعیین می کند( 11ص254) سردار مراد خان نهری را در قسمت شاه دوشمشیره که ازکنار چپ دریای کابل جدا شده اعمار کرد این نهر از طریق پل باغ عمومی ، مقابل پشتنی تجارتی بانک ، وزارت مخابرات، مقابل هوتل کابل اطراف گنبد نقاره خانه (نغاره) بازار ارگ و اراضی و سیع وزارت حربیه را آبیاری می کرده است.

5 - جوی محله حضرت عباس :

این جوی در نزدیکی پل خشتی از کنار چپ دریای کابل جدا شده اراضی مراد خانی، وزارت حربیه، شش درک و کلوپ عسکری را آبیاری می کرد این جوی نیز در عهد تیمور شاه توسط مراد خان کشیده است.

6 - جوی شیر :

جوی شیر یا جوی پنجده (بی بی مهرو برکی و کلوله پشته ، شهرآرا و ده افغانان ،ده کیپک ،خواجه بغرا) یا جوی ماشین خانه در قسمت تلاقی دریای کابل با دریای چمچه مست کشیده شده مسیر خود را در جوار دریا طی کرده باعبور از نوآباد دهمیزنگ ، سره میاشت ، ماشین خانه، آسمایی وات وارد حوض مرغابی ها می گردیده بعدا" از حوض مرغابی ها سه شاخه از آن جدا شده که هریک به سه طرف معین جریان پیدا می کند.

الف: شاخه اولی:

بطرف شمال جریان نموده از گذشتن ده افغانان، باغ ولایت کابل، آرشیف ملی ، باغ نقیب صاحب شهرآرا، برکی به کارته پروان میرسید از آنجا جریان این جوی بطرف شمال شرق جانب خواجه بغرا و به شکل یک خط نیم قوسی بطرف شرق مسیر خود را تغییر داده جانب میدان هوایی کابل و خانه سازی مسیر خود را طی می نماید که به یقین جوی شیر طویل ترین نهر بعد از بالاجوی (زمان الغ بیگ ) خواهد بود . این جوی در مسیر خود جویهای حقابه متعدد کشید شده و اراضی مربوط خویش را آبیاری می نماید هچنان در قسمت شفاخانه قوای مرکز یک شاخه از این جوی بطرف شمال شرق در جوار برج شهرآرا جریان پیدا می کند که شفاخانه زایشگاه و شفاخانه موقتی علی آباد و اراضی کلوله پشته به واسطه آن آبیاری میگردد.

ب: شاخه دومی :

جوی موگد ها: این نهر از حوض مرغابی ها جدا شده بطرف شرق جریان پیدا می کند از طریق پارک زرنگار مقابل صدارت عظمی و جوار سفارت مصر و ترکیه وارد ساحه وزیر اکبر خان شده و بعد از طی نمودن قشله نظامی شیر پور وارد قلعه موسی و وزیر آباد می گردد اراضی وسیع را در آن مناطق مشروب می سازد

ج- شاخه سومی :

جوی بی بی مهرو: این نهر نیز از حوض مرغابی ها جدا شده بعد از گذاشتن پارک زرنگار جوار بانکها داخل ارگ شده و از مقابل قصر دلکشا وارد چارراهی آریانا و لیسه امانی می گردد بعدا از طریق وزیر اکبر خان قول اردوی مرکزی وارد بی بی مهرو می شود اراضی مربوط بی بی مهرو، قلعه خیاط ها، قلعه وکیل را مشروب می سازد قابل ذکر است که جوی شیر در هنگام کمبود آب دریای کابل آب خود را از چشمه های میرواعظ که در قسمت ده مرادخان موقعیت دارد تکمیل نمود و مناطق و اراضی تحت این جوی سیر آب میشود (18ص350)

7 - نهر درسن

نهر درسن که بعدا بنام جوی ده افغانان شهرت پیدا می کند از رود کابل جدا شده از طریق چمن های میرواعظ موازی با جوی شیر مسیر خود را بطرف دهمزنگ طی می کند بعدا" وارد نوآباد شده بطرف نخاس سابقه و " در مسال هندوان" و سر آسیاب وباغ هندو، زیارت خواجه اسحق ، باغ ملا وردک ، باغ آرشیف ملی، باغ عبداله یفتلی ، باغ غلام رسول خان نورستانی (پرماچ)، قول آب چکان، سرای شمالی سابقه وارد بینی نیزار شده و تا تانک ذخیره موجود ادامه پیدا می کند اراضی زیاد و وسیع را در مسیر خود آبیاری می نمود و سر سبزی این مناطق را بار می آورده در قسمت و جه تسمیه آن احتمالا" دو نظر وجود داشته است: یکی این جوی در هنگام تجاوز اول انگلیس بالای افغا نستان ساخته و یا ترمیم شده است اگر این نظر درست باشد ایجاد کننده آن هنری اندرسن یکی از صاحب منصبان انگلیسی بین سالهای (1839- 1842) میلادی بوده است دیگر اینکه : اگر این کلمه را از لفظ هندی" درشن" مشتق بدانیم آن نهر را باید یکی از افراد مذهب هندو اعمار کرده باشد که معنی " نهر عباد" را میدهد و دلیل آن این است که قسمت از این جوی از میان عبادتگاه هندوان میگذرد

8 - جوی خنگوت:

از رود کابل در حوالی تنگی سیدان جدا شده و بطرف غرب چاردهی مسیر خود را باز میکند قسمتی از اراضی چهاردهی را آبیاری نموده و زمنیه باروری این ساحه را مهیا می نماید.

9 - جوی سرآسیاب:

از جانب چپ دریای کابل از قستمت تنگی سیدان جدا شده بطرف غرب حرکت می نامید مناطق خواجه نو، قلعه لوگری ها، قلعه سرآسیاب، باغ ذخیره، قلعه رمضان و ارگ نورا سیرآب می نماید بعدا" وارد ساحه دار الامان میگردد و از طریق نزدیک قلعه داروغه و فابریکه لبنیات فروشی افشار دراالامان بطرف قلعه بخیتار رفته مناطق آن جا را آبیاری می نماید

10 - جوی علاوالدین :

از نزدیک قلعه فتوح و قلعه خواجه ها از کنار چپ دریای کابل جدا شد به سوی قعله نجارها مسیر خود را باز می کند و با آبیاری نمودن فارم زراعتی درالامان، جوارستره محکمه سابقه، موسسه نابینایان، شفاخانه نور وسنا توریم نسوان قلعه جوگی وارد علاوالدین پایان را سیرآب نموده بطرف قلعه شاده کشیده شده و برای سرسبزی و با روری اراضی آن مناطق استفاده میشود.

11 - جوی ده دانا:

موازی با جوی علاوالدین از جانب چپ دریای کابل کشیده شده اراضی دوغ آباد، ده قلندر، ده دانا و اراضی باغهای چهلستون را آبیاری می کند بعدا" از طریق سفارت روسیه فعلی ، ایوب خانه مینه، لیسه حبیبه به در یای چمچه مست پایان می پذیرد اراضی قلعه خواجه و ساحه وسیعی ده مرادخان را آبیاری می کند

12- جوی چهلستون:

این جوی از جانب راست دریای کابل جدا شده از کنار قلعه فتوح گذشته یک شاخه آن موازی با دریای کابل جریان دارد و شاخه دیگر آن بطرف چهلستون اراضی زیادی را آبیاری مکیند شاخه اول آن وارد باغ چهلستون که از عمرانات شاه زمان (1793-1800م) میباشد میگردد. مناطق قلعه غیبی و آقاعلی شمس را آبیاری میکند شاخه دومی بعداز گذر ساحه وسیعی بین کوه چهلستون و قلعه غیبی وارد قریه چهلستون شده وبا شاخه اول در نزدیکی باغ متذکره وصل میگردد

13 - جوی یکه توت:

از چپ رود کابل در حوالی شش درک جدا شده بطرف شرق جریان داردبعد از طی مناطق چون شش درک، کنار مطبعه دولتی مکروریان سوم و چهارم وارد یکه توت شده بعدا" بطرف قلعه مزار بهاوالدین و قلعه ملک گردیده جانب خواجه روا ش و د ه سبزراه خود را باز میکند این جوی بعدا"ساحه تره خیل، پاچا صاحب پای مناره ، قابل بای و دشت قلعه حاجی وده یحی را سیراب می نمایده (12ص1، 18ص 32 و 457 ، 10 ص 99) دردو طرف جوی متذکره نهرهای حقابه متعدد کشیده شده و مورد بهره برداری قرار میگیرد.

14 - بالا جوی دامنه کوه عبدالرزاق:

این جوی که یقنیا" در زمان امیر عبدالرحمن خان غرض آبیاری باغ بالا وسر سبزی این محل کشیده از آب پغمان و بند قرغه سرچشمه میگیرد این نهر از طریق فرقه 8 نظامی در دامنه کوه عبدالرزاق، مرستون، اکادمی پولیس وارد باغ بالا میگردد بخش از آن تاکهای انگور و تپه باغ بالا را سرسبز ساخته بعدا" مسیر خود را بطرف شمال شرق طی نموده و در طول دامنه کوه عبدالرازق بطرف بادام باغ راه خود را باز می کند اراضی و باغهای این مناطق از موجودیت این جوی سیرآب میگردد.

نهرهای که از دریای لوگر کشیده شده است:

دریای لوگر از ارتفاع 3200 متر شمال شرق گل کوه منبع گرفته در قریه شینه بگرامی با دریای کابل یکجا میشود سرسبزی و لایت ورد گ و لوگر و بگرامی کابل از برکت همین دریا است.

15 - جوی پل مستان :

نظر به گفتار ابوالفضل علامی در آئین اکبری ، در هنگام حکمروایی شاه جهان ، ظاهراً دو جوی در شهر کابل جاری بود ، جوی پل مستان و جوی خطیبان (که قبلاً در مورد صحبت گردیده است) جوی پل مستان از دریای لوگر از تنگی ده یعقوب کشیده شده است (16 ص 266 – 267).

جوی پل مستان تا امروز و جود داشته و مورد استفاده قرار دارد ، این جوی اراضی ولایتی وسیاه بینی وقلعه بغلک را آبیاری کرده ، مسیر خودرا در پائین کوه بالاحصار به طرف شمال باز می نماید و بعداز سیر آب نمودن مناطق قلعچه ، قلعه نو ، قلعه خواجه ، در مقابل بالاحصار و چمن حضوری واستدیم ورزشی به دریای کابل وصل میگردد.

از این جوی ، نهر های متعدد حقابه جهت آبیاری در دو طرفه آن با دهانه های مختلف کشیده شده ، که حیثیت محلی را دارد، و آسیاب های متعدد را به حرکت آورده ضروریات اهالی را مرفوع میسازد . ( آب استاده ) دند حشمت خان آب خود را نیز از این جوی میگیرد.

بی مورد نخواهد بود که درین جا بنگارم:

درقسمت عاشقان و عارفان و چشمه آب خواجه صفاه ، چشمه دیگر درین جا، همانا چشمه کاریزاست که در دره خواجه صفا در دامنه بالاجوی نزدیک زیارت عاشقان وعارفان موجود است و درموسم بهار دارای آب است(18 ص 349).

16 - جوی زر خرید

از دریای لوگر جدا شده نواحی بت خاک را مشروب میسازد این جوی از "مابین ده" بطرف دروازه کلان باغ عبدالهاشم مسیر خود را طی میکند و باگذشتن از دشت بت خاک و جوار محبس پلچرخی و قلعه معین به جوی شینه می انجامد.

17 - جوی شینه:

از دریای لوگر کشیده شده در جنوب شرق کابل از کنار قلعه شالو گذشته وارد دشت بت خاک میگردد بعدا" مسیر خود را در ساحه زیارت میرشهید، قلعه رئیس محمد شاه ، قلعه رسول ، قلعه جبارخیل خان و زیارت پیر حاضر طی میکند در مسیر این جوی اضافه از سن نهرحقابه جدا گردیده که اراضی تحت آن جوی سیرآب میگردد.

18 -- جوی رعیته :

این جوی اراضی مکتب متوسطه بت خاک، زیارت سلطان غازی و آسیاب آبگردان را مشروب ساخته بطرف قلعه واحد و آسیاب گل نور مسیر خود را تغییر میدهد مردم آنجا غرض باروی اراضی خود از آن استفاده می نماید

19 - جوی قلعه محسن خان :
این جوی موازی با جوی زر خرید بطرف بت خاک جریان خود را طی میکند و اراضی کمالو کلا و باغهای اطراف قلعه متذکره را آبیاری میکند

20- جوی قلعه جبار خان

از پهلوی جوی رعیته بطرف غرب و قلعه نور محمد راهی چهل گزی بابا میشود بعدا"مسیر خود را بطرف قلعه جبار خان و افضل خان تغیر میدهد اراضی مربوط را سیر آب ساخته و یک شاخه آن به جوی شینه وصل میگردد

21 - جوی کمری:

از دریای لوگر جدا شده و از کوتل قشلاق واقع موسهی آغاز و بعد از گذشتن قلعه عباس قلی، قلعه شیرخان، سنگ نوشته وارد ساک و شیوه کی میگردد بعدا" به بگرامی و کمری داخل میگردد قابل یاد آوری است که جوی کمری و شینه و قسمتی از اراضی آن با چند حجر آسیاب از جمله موقوفات خواجه احرار در کابل بود(1ص ص 22- 23 -24)

نتیجه:

با مطالعه آنهار کابل دیه میشود جوی ها بصورت عموم از دو دریا (کابل و لوگر) کشیده و منشعب گردیده است که این گونه نهر ها را جویها مصنوعی یا کانال می نامند بصورت کل جهت حفر نهرها از قوای بشری بصورت اجباری و بعضا بصورت (عشر) کار گرفته میشد که در جامعه قرون وسطی بنام کاربیگار شهرت دارد با کمی تامل و دقت روشن میگردد که در حفر انهار سهم گرفتن مردم حتمی بود به عبارت دیگر فشار و سنگینی کار اجباری را مردم متحمل میشدند زمانی را که باید مردم جهت زرع و کشت استفاده می کرد درکار بیگار میگذشت اما با وجود آنهم در کابل جوی های از طرف دولت مردان و یا خوانین کشیده شده امکان دارد سنگین کار نیز کم بوده باشد حتی چنانچه در اسناد گذشته ملاحظه میشود افرادی که در حفر انهار سهم میداشتند اراضی شان از دادن مالیه معاف بوده است.

موجودیت جویهای متعدد در کابل بیانگر آنست که زمانی رشد زراعت وکشاورزی در ین ولایت بیشتر بوده است اما امروز نسبت ساختمان های جدید اراضی زراعتی کاسته شده و عده زیادی از این جویها متروک و یا در شرف متروک شدن است.

در اخیریی مورد نخواهد بود که بنگارم : تحقیق و بررسی چنین موضوع منابع و دقت کافی ضرورت دارد و یقینا نوسینده در مقابل نتوانسته است به این مامول دست باید از دانشمندان و قارئین محترم تقاضا برده میشود تا جهت تکمیل و اصلاح این مقاله قلم برداشته و به تکمیل آن برمن منت گذارند.

منابع و ماخذ:

1- آریانا، مجله، و قف نامه مورخ 903 هـ ( موقوفات خواجه احرار در کابل ) ش 4 ، انجمن تاریخ افغانستان ، کابل :1353

2- احصایه مرکزی ، اداره حقایق تاریخی و ارقام احصائیوی در باره کابل ، کابل :1362

3- بابر- ظهیرالدین محمد، بابر نامه ، ترجمه عبدالرحیم خان خانان بمبی :1307 هـ ق

4- بار تولد و . و آبیاری در ترکستان، ترجمه کریم کشاورزی ،دانشگاه تهران ، تهران 1350:

5- پطروشفسکی ، کشاورزی و مناسبات ارضی در ایران عهد مغول ، ترجمه کریم کشاورزی، بنیاد فرهنگ ایران ، ج- 1 ، تهران :1344.

6- حبیبی ، عبدالحی ، تاریخ افغانستان در عصر گورگانی هند ، موسسه چاپ کتب ، کابل 1320ش .

7- حبیبی ، عبدالحی ، ظهیرالدین محمد بابر، موسسه چاپ کتب بیهقی ، کابل :1351

8- حدود العالم من المشرق و المغرب ، مولف نامعلوم تحیشه و تعلیق ازمینورسکی ، ترجمه پوهاند میرحسین شاه ، پوهنتون کابل ، کابل، 1342

9- رحمتی ، محب الله ، نظر عمومی بوضع جغرافیای شهر کابل، مجله جغرافیا ، پوهنحًی ادبیات و علوم بشری ، ش 54، کابل ،1351

10- رنجبر و فهیم ، کابل امروز از سال 27 تا 1349، موسسه چاپ کتب ، کابل، 1349

11- فوفلزایی - عزیز الدین وکیلی ، تیمور شاه درانی ، مطبعه دولتی، کابل : 1346

12- کار توگرافی، موسسه ، نقشه مرتبه شهر کابل، اداره احصائیه مرکزی ، کابل، 1353.

13- کهزاد - احمد علی ، بالاحصار کابل و پیش امد های تاریخی، ج اول، انجمن تاریخ، کابل، 1336.

14- لطیفی - عبد الباقی ، تاریخ قدیم آبیاری، مجله کابل، انجمن ادبی ، کابل ،1314.

15- علامی – ابوالفضل، اکبر نامه ، ج اول – کلکته : 1886.

16- علامی - ابوالفضل ، آیین اکبری، ج دوم، لکنهو : 1310هـ ق .

17- غبار - میر غلام محمد، احمد شاه بابا افغان ، مدیریت عمومی تاریخ ، کابل، 1322.

18- غرغشت - محمد ناصر ، رهنمای کابل ، موسسه چاپ کتاب ،کابل ، 1345

19- یارفتن – شفیقه، دیوان ظهیرالدین محمد بابر، اکادمی علوم، کابل :1362