۱۳۸۸ دی ۲۴, پنجشنبه

مظلوميت زن در قبضه مرد سالاري

تهيه و ترتيب : احمد راتب " نجم "

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ. ( سوره حجرات آيه 13 ) اي مردم ! ما شما را از مرد و زن آفريديم و ملت ها و قبايل گوناگون قرار داديم تا شناخته شويد ، گرامي ترين شما در نزد خداوند با تقوا ترين شما است.

از كرانه هاي دور تاريخ تا جهان عصرامروز ، هر گز نميتوان جامعه و تمدني را جدا و بريده از سيماي تاريخ ساز زن مورد مطالعه قرار داد ، و هر گز نقش سازنده و آفريننده اين موجود شگرف آفرين را ناديده گرفت . چرا كه اگر منصفانه بينديشيم و بنگريم ، به اين حقيقت ميرسيم كه از كران تا كران تاريخ ، همه رويداد هاي شورانگيز و رخداد هاي شعور آفرين و حوادث مطلوب و صعودهاي عبرت انگيز و غرور آفرين ، همه و همه ساخته و بافته اي اين موجود نقش آفرين زن است. اين موجود زن است كه دست در دست با مرد ، با انديشه و خلاقيت و ابتكارش ، بخش ها و صفحه هاي شگوفان تاريخ را پديد آورده است.از اين ميان نقش كار ساز و تحول آفرين زن در نهضت هاي توحيدي و بعثت هاي آسماني ، ممتاز است ، چرا كه زن در تاريخ اين نهضت ها همواره دوشادوش مرد در جهت برانداختن موانع رشد و تعالي ، تاريكي و ظلمت ، جهل و اسارت ، فقر و بلاهت وخرافات و اوهام به جهاد خستگي ناپذير برخاسته و از ميدان خود سازي گرفته تا ساختن نسل شايسته و تمدن مطلوب، چابك تر از مرد گام برداشته است. قــرآن كـريم نشانگر اين حقيقت افتـخار آميـز و غـرور آفـرين است كه هر كجا پيـام آور گرانقدر با بعثت اوج دهنـده اش براي بر انداختن ستم و بيداد و خودسري به پاخواسته است ، در كنارش بانوي فداكار و شجاع و از خود گذر و هوشمند بوده است كه شانه به شانه اي او ، بار سنگين مشكلات را بدوش كشيده و او را در راه سرفرازي و آزادگي و رهايي و نجات انسان ها ، ياري رسانيده و موفقيت او را چندين و چند برابر ساخته و گاه تضمين كرده است.

در حلقه هاي زرين اين بعثت ها ، هاجر و ساره آن دو بانوي روشنفكر و فداكار را در كنار حضرت ابراهيم پيامبر ( ع ) پدر و پيشواي يكتاپرستان و استبدادستيزان مي نگريم.

مادر هوشمند و خواهر پرواپيشه و همسر بادرايت حضرت موسي (ع ) و آسيه ملكه اي خداجو و آزادي خواه و نو انديش مصر را ، در راه مبارزه حق و باطل در كنار آن حضرت مي يابيم.

مريم ( ع) آن سمبول پاكي و آزادمنشي را ، پرورنده اي حضرت مسيح (ع) و دوشادوش و همسنگر او در پيام رساني و نجات انسان هاا از كمند زر و زور و تزوير تماشا مي كنيم.

خديجه (ع) خردمندترين و فداكار ترين و روشن انديش ترين بانوي جهان عرب را ، پشتيبان و مشاور و معاون دور انديش و وزير شايسته اي حضرت خاتم النبيا (ص) كاروان سالار صلح و آزادي و معنويت و مهر نظاره مي كنيم.

فاطمه (ع) برترين زن عصر ها و الگوي برجسته اي نسل ها را دوشادوش پدرش حضرت رسول اكرم (ص) و همتا و همسنگر و مشاور شوهر قهرمانش اميرالمومنين علي (ع) امير آزادگان و آزادي مي بينيم.

زينت (س) فخر زنان و قهرمان قهرمانان ستم ستيز و روشنفكر و ژرف نگر را ، همسنگر و همراز و همراه سالار جوانان بهشت حسن و حسين (ع) و نيز همسفر قهرمان و روشنگر و تاريخ ساز چهارمين امام عدالت مشاهده مي كنيم.

و بانو حدث اين زن انديشمند ، بانو حكيمه اين بانوي فرزانه و بانو نرجس را دوشادوش امامان نور و بزرگ مرداني كه بار سنگين عدالت و آزادي را به دوش توانمند خويش كشيده اند ، مي بينيم. زن از نظر اسلام موجودي محترمي است كه چه از جنبه احترام و چه از جهت دخالت در امور زندگي فاميلي و اجتماعي ، شريك و صاحب خانه است ، كه ازنظر امور داخلي ، مدير و سرپرست فاميل ميباشد. زن نه تنها مادر خانواده است بلكه مادر اجتماع نيز است، و ملكه اي خوبي و عسل در خانواده و اجتماع حساب ميشود. حكمت خداوند (ج) اقتضا كرده است كه زن و مرد در حقوق و واجبات يكسان باشند . و براي هر كدام متناسب با نياز شان حقوقي قرار داده است و آنها را بر تجاويز بر حقوق يك ديگرشان منع كرده است ، و در جاي اگر براي مرد مسئوليتي بزرگتري را قرار داده است ، آن هم به خاطر توانايي و قدرتي جسمي او ميباشد ، نه اين كه خداوند (ج) مرد را نسبت به زن بر تري داده است . چنانچه در سوره حجرات آيه 13 مي بينيم كه خداوند كريم (ج) ، معيار برتري را صرف بر تقوا و دانش و توحيد انسان ها قرار داده است و بس.پس از آيات قرآني الگوي ما مسلمان ها ، حضرت خاتم النبيآ رسول اكرم (ص) است كه چنان رفتاري با زن كرده است كه تاريخ انسانيت بهتر از را آن به خود نديده است. آن حضرت در تمام عمر عزيزشان هيچ يك از زنانش را مورد بي احترامي قرار نداده است با وجوديكه از بعضي از آنها دل خوشي نداشت ولي هميشه آنها را قدر ميكرد و به مسلمانان هم همواره سفارش و تآكيد به نيكي و احسان به زنان مي كرد. رسول خدا (ص) فرمودند : برادرم جبرئل به من خبر ميداد و همواره سفارش زنان را مينمود ، تا آنجا كه من گمان كردم ، براي شوهر جايز نيست كه به زنش اف بگويد ...... شما زنان را به عنوان امانت خدايي گرفته ايد و در برخورد با آنان از كمال ادب و شرف كار گيريد. ( مستدرك ج2 ص551)خـاتم النبـيا (ص) فـرمـودند : بهـترين شمـا مـردي است كه با زنش خـوش رفتــار باشد و مـن از همـه شما نسبت به زنانم خوش رفتارم. (وافي ج3ص117)

علي ابن طالب (ع) فرمودند : با زنان خوش گفتار و نيكو سخن باشيد تا آنها هم خوش كردار و نيكورفتار شوند.( بحار ج153ص223) امام صادق (ع) فرمودند : خدا بيامرزد مردي را كه رابط ميان خود و همسرش را نيكو سازد ، خداوند اختيار او را بدست مرد داده و وي را سرپرست او قرار داده است . زنان امانت خداوند نزد شما هستند ، به آنها زيان نرسانيد. ( وافي ج3 ص 117 )

اسلام زن را براي مرد امانت خدا (ج) معرفي ميكند و او رامهمان صاحب اختيار خطاب كرده و مهرباني و لطف را برايش لازم ميداند ، كه اگر عنوان امانت خدا (ج) را تحليل كنيم ، به اين نتيجه ميرسيم كه گويا پيامبر اكرم (ص) دست بانويي را گرفته و در خـانه دامـاد آورده و به او گفتـه است : اين امانتـي است از جانب خـدا (ج) كه به دست تـو مي سپارم ، او را مـطابق امانت خدايي اكرام كني و براي شخصيت اش احترام قايل شوي و مقام اش را بلند قرار دهي. متاسفانه با اين همه تاكيد هاي كه در احكام اسلامي و گفتار رسول اكرم (ص) آمده است ، باز هم زن به طور كلي در جوامع اسلامي ، همچنان مظلوم باقي مانده است ، و حقوقش در بسياري از موارد ناديده گرفته شده و مقام اش پست تلقي ميشود ، و تعداد كثيري از مسلمانان هستند كه زن را هم مانند مرد داراي جسد و روح و داراي فكر ، انديشه ، قلب ، عزت و شعور ندانسته و ادعا ميكنند كه مرد در شرف ، عزت ، كرامت بالا تر از زن محسوب ميشود. ما امروز شاهد اين عينيت هستيم كه زن در جوامع اسلامي ما عقب افتاده نگه داشته شده است ، تا آن جا كه حق ندارد آموزش شود و يا آموزش دهد ، و در برخي از جوامع برايش اجازه داده نميشود كه از منزل بيرون آيد ، و يا اين كه ديدن اقارب و فاميل هايش برود ، و با پيش كشيدن احاديث دروغين و ضعيف از رسول اكرم (ص) ادعا ميكنند كه : بهترين چيز براي زن اين است كه هيچ مردي را نبيند و هيچ مردي او را نبيند و بدون محرم از خانه خارج نشود. در حاليكه قرآن كريم در آيه هاي 30 و 31 سوره نور براي زن آزادي داده و همان حقوق مرد را به او بخشيده است. كه اين دو آيه شريفه بزرگترين دليل است براي آزادي زن در خارج از خانه ، همان طوركه مرد خارج ميشود . و اگر زن در بيرون از منزل مآموريت دارد بايد كه ديدگانش را از نا محرم بپوشاند و دامنش را از گناه حفظ كند ، كه مرد هم همين وظيفه را دارد ! اما متاسفانه هنـوز هم تفكرات جاهلي همچنان در ميان بعضي جوامع اسلامي ( مخصوصآ عرب ) يافت ميشود كه مردان با وجود اين كه قرآن كريم و احكام اسلامي ، درجه زن را خيلي بلند بيان كرده است ، با سوء استفاده ار قدرت مرد سالاري شان حقوق زنان را در بسياري از مسايل اجتماعي ناديده گرفته و در حق تلفي حقوق حقه زنان خيلي بي بندوبار ميباشند ، كه نمونه هاي عيني آن در جوامع اسلامي زياد به چشم ميخورد. از جمـله در ساحه تحصيل ، شغل و ارتباط با محيط غـير از فاميـل به عنوان يك فرد فعال در زندگي اجتماعي بيرون از منزل . با پيش كشيدن اين شعار كه بهترين وظيفه زن ، تربيت فرزندان اش در داخل منزل است ، زن را از فعاليت و كوشش در ديگر امور اجتماعي باز ميدارند ، ويا با پيش كش كشيدن مسئله حجاب ، قوه مرد سالاري كوشش دارد كه زن را از ديگر وظايف محيطي و اجتماعي به عقب براند . در حاليكه مسئله توجه حجاب زنان در محيط كار و اجتماع ، امروز به كلي حل شده است و زنان ميتواننـد با داشتن حجاب كه زيـور و زيبايـي زن است با كمـال راحت در امـور اداري و يا ديگر بخش هـاي اجتمـاعي ، زندگي فعال و با ارزش داشته باشند . اگر زياده روي نشود و مبالغه نباشد ، ميتوانيم بگويم كه : علت عقب افتادگي زنان در جوامع اسلامي ، ظلمي است كه بر آنان روا داشته شده است. تمام درها را بر روي آنان بسته اند ، كه نه آموزش ، نه ارتباط ، نه بيرون رفتن ، نه آزادي ، نه اختيار و نه ديگر فعاليت هاي اجتماعي به آنان داده شده است . در اكثر اجتماعات اسلامي هنوز هم زن را به ازدواج هاي اجباري در مي آورند ، در حاليكه هيچ اختيار و انتخابي از خودشان ندارند. در شب عروسي تازه مي فهمد ، كه شوهري دارد كه هم سن پدرش است ، نا چار تسليم به امري ميشود كه برايش به وجود آورده اند ، و پيوسته از شانس بد خود مي ناليد و غصه ميخورد ! و به اوگفته ميشود كه اين چيزي است كه خداوند (ج) براي تو خواسته و چاره اي جز صبر نداري ! و او را مانند گاو شير ده و ماشين زائيدن در امور خانه و تربيت فرزندان وادار مي كنند ، چرا كه شوهرش از اولاد زياد خوشش ميايد. اين همان چيزي است كه متآسفانه امروز در اثر مرد سالاري در اكثر جوامع اسلامي پديدآمده است ، و ما بايد اين حقيقت هاي دردناك را مورد توجه قرار دهيم و مانند شترمرغ سرمان را در خاك فرنبريم و ديدگان مان را نبنديم. و از حق تلفي كه در جوامع اسلامي در برابر زنان صورت ميگيرد بي تفاوت نبوده و در راه اعاده حق مسلم اين جنس شريف كه در احكام اسلامي و شريعت محمدي (ص) ثبت است ، تلاش نموده و به وظايف ديني و اسلامي مان عمل كنيم ، تا شود كه روزي زنان مسلمان در كنار مردان از آزادي ها و ارزش هاي كه اسلام عزيز به آنان ارمغان آورده است مستفيد شود . ما اگـر شناختـي از اسلام داريم وفهيده ايم كه اسلام بهترين شريعت ها است . بايد فرياد مان را سر دهيـم و در تمام كنفرنس ها ، نشست ها ، خطابه ها و برخورد ها ، خواهان پيشرفت زنان باشيم ، زيرا زن نيمي از جامعه است . پس اگر نصف جامعه فلج باشد ، جسد امت ، ناتوان از انجام وظايف اش شده و به نابودي كشيده ميشود . چنانچه بدني كه دست و پايش فلج شده و ناتوان گشته ، از بين ميرود قرآن كريم ميفرمايد :

وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ براي شما از جنس خودتان همسر آفريد تا به وجود آنها آرام گيريد و ميان شما دوستي و مهرباني بر قرار ساخت . در اين امر براي كساني كه انديشه ميكنند عبرت ها است. از ظلـم هـاي كه در جـوامع جهاني بر زن روا داشته شده است ، يكي آن اين است كه چگونه مردان براي اشباع غريزه شان به نام سد باب الذرايع مراكز عمومي فحشا براي شهوت راني هاي شان براه انداخته اند كه در رفت و آمد در اين مراكز از يك ديگر پيشي گرفته و حتي دليل مردانگي خود ميدانند. در حاليكه اگر خواهرش از پنجره خانه به سرك مقابل خانه شان به رهگذري نگاه كند به سرش قيامت كرده و او را زير زدن گرفته وبا لگد هايش خورد ميكند. در باره زدن زن ، پيامبر گرامي اسلام (ص) ميفرمايد : چگونه مردي همسرش را ميزند كه ميخواهد او را در آغوش گيرد و گردن به گردن او گذارد ؟ !!

در اين جمـله كـوتاهي رسول اكرم (ص) ماننـد كلمـات ديگرش براي خـردمنـدان و نكتـه دانان ، معـاني بسياري نهفتـه است . پيامبر اكرم (ص) عقل و خرد انسان را مخاطب ميسازد ، به قلب و مغز انسان هوشدار ميزند ، هوش و احساس و تمام قواي ادراكه انسان را زير سوال مي كشد و ميفرمايد :كدام يك از شما فتوا ميدهيد كه انسان گلي و لعبتي را كه ميخواهد سال ها با او زندگي كند و از ديدنش لذت برد و با او عشق ورزد با دست خود سيلي بزند و پژمرده و افسرده اش كند ، حقوق اش را تلف كند ، احساس اش را ناديده بگيرد و مانند برده و حيوان با او معامله كند ؟ !!

كدام عقل اجازه ميدهد كه مردي بخواهد با زنش رقص حلال كند و پيش از رقصيدن حلال او را كتك بزند و رخسار سرخ و ارغواني اش را كبود كند ؟ چهره با نشاط و لب خنداش را افسرده كند ؟ آيا رقصيدن حلال با چنين انسان ناموزون مسخره نيست ؟ آيا عاقلان به تو نمي خندند ؟ مگر ركن اصيل رقص حلال ، روح پر نشاط و احساس بيدار و شور وعشق و طروات نيست ؟ گويا پيامبراكرام (ص) كه جان همه ظريف گويان به قربانش باد ، به شوهري كه همسرش را كتك ميزند و حقوقش را تلف ميكند و احساس اش را ناديده ميگيرد ، مي فرمايد : اف بر سليقه و تف بر ذوقت كه لباست را با دست خود كثيف و پاره ميكني ، بلكه چشمت را با دست خود كور ميكني !! تو مگر بد تر از حيواني كه عشق و احساس را نمي فهمي ؟ تو كه از گنچشك و كبوتر ، بلكه از شغال و سك هم كمتري !! برو زندگي و عشق نر و ماده آنها را ببين و خودت آب دهن به صورت خود بينداز . ! رسول خدا (ص) كه جان اهل ادب به قربانش باد ، با تمام اين گفتارهايش ، ما را با كمال ادب در يك جمله كوتاه علمي گنجانيده و به صورت سوالي بسيار لطيف و ظريف بيان فرموده است : چگونه همسرت را مي زني و حق اش را تلف ميكني و خواسته هايش را ناديده ميگيري و مانند غلام و برده با او رفتار ميكني ؟ در حاليكه در لحطات بعدي او را در آغوش ميگيري. ؟ اگر در دستورات اسلامي توجه نمايم ، مي بينيم كه تا چه حد اسلام عزيز در احكامش در مورد برخورد با زنان ، از لطافت و نرمي و احساس و گذشت استفاده كرده است . تا آنجا كه اگر همسر يك مرد ، خداي ناكرده از وظايف فاميلي سر پيچي ميكند و به وظايف اش به حيث مادر فاميل كوتاهي ميكند باز هم روش هاي خيلي ملايم و احساسي را پيشنهاد كرده و مرد را به صبر و برده باري هدايت ميكند. به او اجازه انحراف از اعتدال را نميدهد. و در عوض خشونت ، مرد را به تحفه و محبت وادار ميكند تا همسرش را در اين راه راهنماي كند . در باره محبت و دوستي زنان در احاديث ذكر هاي خيلي زياد شده است ، و دوستي زنان و همسران را سر چشمه بريدن از گناهان و شمشير برنده بر شيطان و موجب بهره بردن از زندگي پر از نعمت تلقي كرده اند . چنانچه رسول گرامي اسلام در اين باره ميـفرمايند : مـا اصـيب مـن دنيـاكم الا للنسآء و الطيب . مـن از دنيـاي شمـا ها تنـها بوي خـوش و زن را دوست دارم . ( وسايل شيعه جلد 14 صفحه 15 ) ، و امام جعفر صادق (ع) دوستي زنان را نتيجه خير ايمان مي شمارد و چنين ميفرمايند : من اخلاق الا نبيآء حب النسآ . از اخلاق پيغمبران، دوست داشتن زنان است . ( وسايل شيعه جلد 14 صفحه 9 ) با اين همه تاكيدات كه در قوانين اسلامي و احاديث و فرمايشات بزرگان دين در مورد زنان و همسران آمده است ، باز هم ما شاهـد برخـورد هاي نامطلوب در جوامعي اسلامي در برابر زنان و حقـوقشان هستيم كه بعضي از مـردان با چه روش هـاي غير عادلانه ، حقوق زنان را پايمال ميكنند ، كه بنده خودم در دو جريان عيني ، شاهد اين بي عدالتي ها و حق شكني بودم . در يكي از سايد هاي انترنتي بنام سايت البشائر و سايت اخبار مكتوب عربستان اين دو فتوا ار طرف شيخ عبدالعزيز آل شيخ به نشر رسيده بود : منع جواز راننده گي براي زنان ( از قبيل موتر ، بايسكيل ، موتر سيكل و غيره اراده جات ) و منع كار زنان در لباس فروشي هاي زنانه .... دقت شود ! ....... در نطريه افراطي خويش اين مفتي گفته است كه : زنان امانتي در گردن ما هستند و به همين سبب ايشان را در كار هاي كه مختص شان نيست ، به كار نگيريد.

در يك جلسه اي كه در مكتب Geschwister- Scholl- Realschule در شهرBergheim المان ، شهري كه در آن زندگي دارم ، تحت عنوان اسلام و جوانان و اسلام وزندگي با گروپي از جوانان مسلمان و مسيحي صحبت داشتم . در ضمن گفت و شنود ها ، يك دختر ترك نژادي مسلمان ، سوالي را طرح كرد كه خيلي باعث تآثر و تآسف بنده شده ، حتي جمع كثيري از شاگردان به خنده افتادند. سوال اين طور بود : چرا در قانون اسلام زن حق ندارد ، در هنگام مسافرت ( ويا راننده گي ) در كنار موترران يعني در چوكي كنار راننده بنشيند و بايد هميشه در چوكي عقب موتر بنشيند . و صرف مردان اجازه دارند كه در كنار راننده بنشينند ؟ اين سوال باوجودي كه موجي از خنده را به وجود آورد ، باعث تآثر عميق بنده شد. زيرا قرار صحبت هاي بعدي اين دختر چنين وانمود شد كه پدرش و برادر بزرگش به او از نظر اسلام فهمانده بودند كه زن حق ندارد كه در موتر پيش از مرد در كنار راننده بنشيند و بايد هميشه در چوكي عقب موتر بنشيند . كه البته خودش و مادرش هميشه در چوكي عقب و پدر و برادرش از چوكي هاي جلو استفاده ميكنند. با اين دو سرگذشت كوتاه ، ثابت ميشود كه با چه خرافات و حق تلفي ها زن را فريب داده و حقوق اش را پيمال ميكنند و براي اثبات اعمال ناجوانمردانه شان از قرآن و حديث و احكام اسلامي به طور وارونه استفاده ميكنند ، وبا جبر و مرد سالاري زن را از فهم و دانش دور نگه داشته تا خواهشات و خواسته هاي نامطلوب خودشان را برآورده كنند .

در شب زفاف زني را كه از خانه پدرش به خانه شوهرش ميبردند ، و او را آريش كرده بودند . گروه طالبان ناخون هاي آن عروس را به نام امر به معروف و نهي از منكر ، نه تنـها از رنگ ناخـون پاك كردند ، بلكه با پلاس ناخـون هايش را از انگشتانش جدا كردند ، و بعدآ به جاي اين كه به خانه شوهر برود به طرف زندان روانه شد. اياك و التغاير في غير موضع غيرة فان ذلك يدعواالصحيحة الي القسم و البرية الي الريب . از غيرت ورزي نابجا بپرهيز كه چنين كاري زن سالم را به نادرستي ميكشاند و پاكدامن را به سوي شك و ترديد ميبرد. ( نهج البلاغه مكتوب 31 )

قال رسول الله (ص) : ان هذا الدين متين فآوغلوا فيه برفق و لا تكرهوا عباده الله الي عباده فتكونوا كالراكب المنبت الذي لا شقرا قطع ولا ظهراابقي . اين دين متين است با ملايمت در آن وارد شويد. عبادت خدا را به صورتي ناپسند به بندگان خدا عرضه نكنيد تا مانند سواري نباشيد كه در اثر تندروي نه به مقصد رسيده و نه مركبي باقي گذارده است . زينت به معني خاصش كه شامل عطر و رنگ و زيور است در مذهب مقدس اسلام مختص بانوان است ، چنانكه پوشيدن لباس ابريشم و زينت هاي طلايي براي زنان جايز ، بلكه مستحب و راجع است . آرايش گري و زينت دوستي در نهاد زن نهفته است و دستورات اسلام هم مطابق نهاد و سرشت اوليه و پاك انسان ها است. اسلام به زن ميگويد : روا نيست زن شوهردار لحظه اي بدون آرايش و زينت باشد . او بايد اگرچه يك گردن بندي هم باشد به خود آويزان كند و نيز روا نيست كه انگشتانش ساده و سفيد باشد ، بلكه همواره رنگي از حنا و مانند آن روي ناخن داشته باشد ، و پيامبر اسلام كه جان همه زيباپسندان به فدايش باد ، مي فرمايد : زنان بر عكس مردان ناخن خود را بلند بگذارد تا زيباتر باشد ، موي زيبا ، لباس الهي است از آن به نيكويي سرپرستي كنيد و با روغن بنفشه آنرا خوشبو كنيد . قال الصادق (ع) : لا ينبعي للمراة ان تعطل نفسها و لو ان تعلق في عنقها قلادة و لا ينبغي ان تدع يدها من الخضاب و لو ان تمسحها بالحناء مسحآ و ان كانت مسنة . سزاوار نيست كه زن هيچگاه بدن خود را بدون زينت گذارده ، اگر چه با آويزان كردن گردن بندي باشد و سزاوار نيست كه دست زن بدون رنگ باشد ، اگر چه با كمي حنا باشد و اگر چه آن زن پير و كهنسال هم بوده باشد. با اين همه سفارشات و تاكيدات كه دين مقدس اسلام و بزرگان دين در باره زن و احترام زن در جامعه اسلامي نموده اند باز هم ما شاهد عيني برخورد هاي مرد سالاري در نابودي حقوق زنان و پيمال كردن خواسته هاي مشروع و قانوني آنان هستيم ، كه با چه شيـوه هـا و نيـرنگ هـا از حقـوق زنان چشم پوشي شده و آنان را در رديف خـط دوم قـرار داده اند . كه نه تنـها مـردم عـوام بلـكه قدرت مندان قضا و شرعيت نيز در اين ضمينه كوتاهي نكرده اند . تا زماني كه قوه مرد سالاري در جوامع اسلامي در قدرت باشد و حقوق زنان برآورده نشود . ما شاهد پسماني جوامع اسلامي به شكل امروزي آن خواهيم بود . زيرا تا زمانيكه يك بازوي جامعه در اثر بي عدالتي ها و نا برابري ها فلج باشد بازوي ديگر هر قدر كه مقاوم باشد باز هم كاري را از پيش برده نميتواند. و جوامع اسلامي با همين وضع فقر ، بي سوادي ، محروميت ها اقتصادي و اجتماعي و سياسي باقي خواهد ماند .

خداوندا ! دام سخت است و دشمن بيدار و نقشه هايش مخفي و پنهان ، كه جز با لطف تو نجات ممكن نيست.

بار الها ! ما همه از عاقبت كار بيمناكيم ، تو ما را امنيت و آرامش عنايت فرما . پروردگارا ! به ما توفيق مرحمت كن تا حكومت عدل اسلامي را آنچنان در دنيا استوار سازيم كه مردم فوج فوج آن را از دل و جان بپذيرند.

دسامبر سال 2009 المان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر