۱۳۸۸ مهر ۱۲, یکشنبه

صوفی عشقری شاعری آزاده وعاشق


مسعود "زقوم"

شاعران وسخنوران وقلم بدستان ادبیات دری وپشتو در دل کوهپایه های افغنستان این سرزمین آزادگان دیده گشودند و چراغ ادبیات وعلم ودانش رابرای نسل های بعد از خود فروزان نمودند.ازشاعران زبان دری مانند حنظله بادغیسی،فردوسی طوسی، رودکی ،فرخی، عنصری،حافظ ،سعدی وبیدل... واستاد بیتاب وملک الشعرا قاری عبدالله ،خلیل الله خلیلی،عبدالرحمن پژواک ومستغنی،مولانا خال محمد خسته،نوید ،بسمل، عبدالرحیم الهام ،واصف باختری ودیگران تا سرودگران زبان پشتو چون امیرکرور،بیتنی،شکارندی، رحمان بابا، خوشحال خان ختک، احمدشاه بابا، حمید مومند، غنی خان، اجمل ختک، حمزه شنواری، گل پاچا الفت، قیام الدین خادم، عبدالروف بینوا ، صدیق الله رشتین وده های دیگر که در این مختصر نمیتوان از آنها نام برد.همه دست به دست هم داده و صفحات تاریخ ادبیات افغانستان را با اشعار وسروده های حماسی ورزمی،عشقی وتصوفی ... خویش مزین ساخته اند.

شاعران فوق هریک سبک وروش خاص خود را داشتند .زیبائی ولطافت شعر آنها بود که تا امروز ماندگار شد وشاعران نسل نوین باالنوبه توشه ای ازآن فراگرفتند وقالب های جدیدی شعری ریختند وسروده های نو سرودند.

از آن جمله یکی هم صوفی عشقری،که از فرزانه گان شاعران معاصر میباشد.نام موصوف غلام نبی پسر عبدالرحیم خان(1) با تخلص شعری عشقری ومشهور به صوفی است.عده ازقلم بدستان نام پدر شاعر رامحمد رحیم(2) وعده ای اورا فرزند شیرمحمد معروف به داده شیر(3) نوشته اند. او درسال 1271هجری شمسی مطابق1892میلادی=1312هجری قمری در قریه چهل تن پغمان زاده شد.در حالیکه اختلاف نظردر باره محل تولد وی موجود است که موصوف در شهر کهنه کابل(4) تولد یافته است.اما سخن که به باور همه نزدیک میباشد همانا قول دانشمند فرزانه حیدری وجودی است .در اثر معروف وی(از خاک تا افلاک عشق) که مجموعه از اشعار شاعر است ،برشته قلم کشیده است.غلام نبی مانند همه نونهالان کشورما در آوان طفولیت پارهَ بغدادی ،قران شریف ،پنج گنج،حافظ،گلستان وبوستان ودیگر کتب مروجه آن وقت را در یگانه مسجد قریه خویش ازنزد ملا های وقت فراگرفت.خواندن کتاب های شعری پنج گنج ودیوان حافظ وگلستان وبوستان سعدی طبع شعری اورا به وجد آورد ودر همان آوان جوانی که اضافه از هجده سال نداشت اشعارعاشقانه سرود. سرودن شعر وکسب دانش مدرسه ای به وی فرصت داد که مدتی در مکاتب آنوقت تدریس نماید.

اما تاجایکه دیده میشود این شغل با مزاج شعری وی همراهی نمیکندو صوفی رخت سفر وسیاحت می بندد.وبه زیارت عرفا ومتقیان به بخارا وهند سفرهای میداشته باشداما ناگزیر دوباره به وطن خویش میآید و به تجارت می پردازد واین کار را با گشودن دوکان ای آغاز میکند. تا جایکه از وضع مالی وی در سال های بعدی دیده میشود ،در این کار نیز دل نمیگیرد ورهایش می نماید. تا اینکه در سال 1335 هجری شمسی دوکان صحافی باز میکند که تا اخیر عمر در همان کار خود را مصروف نگهمیدارد.

در حقیقت این دوکان نه به خاطر امرار معاش بوده بلکه محل ای بود جهت دیدوبازید های دوستانه ،صوفیانه،شاعرانه و دانشمندانه صوفی عشقری با شاعران بزرگ مانند جناب نوید ،مولانا خال محمد خسته،شایق جمال، حیدری وجودی و مورخ شهیر افغانستان احمد علی کهزاد ودیگران .

اشعار صوفی را میتوان در دو بخش مورد مطالعه وارزیابی قرار داد .بخشی از اشعار او با سبک معینی ادبی سروده شده وبخش دیگرآن با زبان عامیانه پیوند یافته است .همین بخش اشعار عشقری بود که وی را به شهرت رسانید ومردم او را شاعر آزاده وعاشق پیشه یافتند.روی همین علت بود که ملک الشعراء قاری عبدالله به استاد عبدالحق بیتاب گفته بود که شعر عشقری را به حساب دستور زبان وفنون ادبی نقد نکند چون شعر صوفی عشقری دارای حسن ذاتی میباشد،بجای اینکه خوب شود خراب میشود(5) به همین ترتیب شاعران دیگر نیز از شعر عشقری متاثر گردیدند واشعار وی را به نقد وارزیابی قرار

دادند.چنانچه شایق جمال غزل های اورا بی مانند میخواند،ومولانا خسته عشقری را شاعری فطری خواتده وبه وی سخت ارادت داشت،و نوید حاضراست که در بدل یک بیت صوفی ،تمام اشعار خود را به اوبدهد.

سادگی کلام عشقری سبب میگردد که خوانده گان مشهور چون استاد قاسم ، استادرحیم بخش، استاد سرآهنگ،احمد ظاهر ، احمد ولی،وحید قاسمی ودیگران اشعار اورابا موسیقی آمیختند وسرودند. همین اشعار ساده بود که تا امروز هنرمندان مشهور افغانستان ماندگار شدند.

صوفی عشقری مرد پارسا وعاشق ومتقی با محبت زاده شده بود وبا محبت عرفانی زیست نمود شعر ذیل تائید گفتار مارا مینماید.

زنده باشی یارمن آئینه وارم ساختی

پارسا و صوفی و شب زنده دارم ساختی

در جهان گمنام بودم قیمت وقدرم نبود

صاحب ونام ونشان و با وقارم ساختی

ازسراخلاص هرکس دست میبوسد مرا

متقی وعابد و پرهیز گارم ساختی

گرچه پیرم در برمن دل جوانی میکند

در خزان برگریزان نو بهارم ساختی

پیر وبرنا این زمان آید دعا خواهد زمن

از کمال حسن خود حاجت برارم ساختی

تا نبودم آشنایت زره از من عار داشت

قطره یی بودم تو بحر بیکنارم ساختی

خامکار افتاده بودم سالها از تنبلی

چست وچالاکم نمودی پخته کارم ساختی

صدقه ء این دستگیریها ویاریت شوم

باغی بودم بندهء پروردگارم ساختی

زین مذلت صاحب گلهای معنی گشته ام

خوب کردی شاد باشی خاکسارم ساختی

عشقری گفتارشرینت سراپا حکمت است

در دو عالم شادباشی هوشیارم ساختی

دانشمند گران سنگ جناب حیدری وجودی یکی از ارادتمندان صوفی عشقری که تاروز مرگ اورا رها نکرده بود ،جهت جمع آوری اشعار ونامه ها وآثار صوفی غلام نبی عشقری مطابق وعده که به ایشان داده بود،در تلاش انتشار وچاپ آنها برآمد درحالیکه قبلا" درسال 1357 هجری شمسی کتاب "شرح حال وتحلیل اشعار صوفی عشقری" در کابل به زیور طبع آراسته شده بود.

کتاب "دل نالان"شامل اشعار حمدیه،نعتیه،منقبت ها،اشعار عرفانی وخانقاهی صوفی میباشد. جناب وجودی مقدمه برآن نگاشت و درسال1362 هجری شمسی با پیشگفتاری از محترم نثاراحمد نوری در شهر پشاور انتشار یافت.

در سال 1365 هجری شمسی انجمن نویسندگان افغانستان به تعداد (شصت ودو)پارچه غزل های ناب پس از گزینش حیدری وجودی از نسخه اصلی دیوان اشعارش ،تحت عنوان"گزیده اشعار صوفی عشقری"در سال 1365 هجری شمسی در شهر کابل طبع نمودند. از ویژه گیهای این اثر همانا موجودیت گفتاری زبان دری میباشد که در این اثر انعکاس یافته است.

با رسالت که فرهنگیان مادر قبال صوفی داشتند با وجودیکه در هرگوشه وکناری که زیست دارند عشقری را تنها نگذاشتند ودر صدد انتشار وطبع آثار وی بودند . در اثر همین پی گیری ها بود که نثاراحمد نوری را واداشت که دست به کار شود ،در نتیجه"دیوان عشقری"جلد اول به کمک علاقه مندان صوفی در سال 1367 هجری شمسی توسط انتشارات تاج محل کمپنی در پشاور از چاپ برآمد. متاسفانه عجله که در تهیه وچاپ این کتاب صورت گرفت اشتباهات را همراه دارد.

"از خاک تا افلاک عشق"نام کتاب است با تصحیح ومقدمه از دانشمند فرزانه حیدری وجودی که در سالهای 1370 و 1380 هجری شمسی در کابل وپشاور به طبع رسید . این اثر شامل اشعار ذوقی وعشقی ،غزلیات ومخمسات دلنشین صوفی میباشد .چاپ اول آن در کابل به مصرف(کانون دوستداران مولانا) وچاپ دوم آن در پشاور به مصرف شخصی جناب عزیزالله آستانه طبع گردیده است.

اما افسوس این مرد عاشق پیشه وصوفی از نزد ما رخت سفر بست، شب نهم سرطان 1358 هجری شمسی چشمان تیز وخیره کننده وی برای ابد از دید افتاد وبرعکس چشمان دوستان وعلاقمندان وهزاران همنشین وصوفیان وخانقاهیان را اشکبارتر ساخت.با وجود ایکه هشتاد وهفت سال عمر نمود بدون از اشعار وکلمات ،هیچ وارث وسرمایه ای باقی نگذاشت. در شهدای صالحین جایکه سرودگران اشعارش در آنجا خفته بودند به خاکش سپردند. روحش شاد باشد.

منابع :

1-عشقری،صوفی غلام نبی.ازخاک تا افلاک عشق.با تصحیح ومقدمه حیدری وجودی.پشاور 1380 هجری شمسی.ص الف.

2- کابلی ،مهدیزاده.صوفی غلام نبی عشقری. دانشنامه آریانا.29 نومبر 2008.

3- فرهاد، جاوید.به بهانه بیست وهشتمین سالروز درگذشت صوفی عشقری.کابل پرس.2007.

4- آتش.صوفی عشقری .شاعر معاصر افغانستان.1382.

5-عشقری. از خاک تا افلاک عشق .ص ی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر